روز گذشته محصولات پلیمری در بورس کالای ایران در شرایطی معامله شدند که روز یکشنبه اکثر محصولات پلیمری روند قیمتی رو به رشد و افزایشی را دنبال کردند و با جهش قیمتی همراه شدند. علاوه بر این موضوع با توجه به این که فنر نرخ دلار طی هفته گذشته و ابتدای هفته جاری رها شده بود و این شاخص به رقمهای بالایی دست یافت و با توجه به این موضوع که این شاخص اثر مستقیمی روی قیمت محصولات پتروشیمیدارد، محصولات پلیمری و شیمیایی در بازار آزاد با رشد روبهرو شدند. اما شدت این امر بازار را به سمت توقف معاملاتی پیش برد و باعث شد تقریبا هیچ معاملهای در این بازار انجام نشود. علت واضح این امر هم آن بود که عرضهکنندگان این بازارها که بخش عمدهای از آنها را دلالان و واسطهگران تشکیل میدهند به علت نداشتن چشماندازی از بازار ارز یا عدم تمایل به فروش سعی میکردند محصولی را عرضه نکنند یا اگر محصولی را عرضه میکردند، بهای پیشبینی شده برای افزایش نرخ ارز را در آن لحاظ کرده و در نهایت محصول را با قیمتهای بالایی عرضه میکردند.
در طرف دیگر تولیدکنندگان بخش پاییندست بودند که در حیرانی و سردرگمی به سر برده و نمیتوانستند تصمیمی درست برای واحدهای خود اتخاذ کنند. اگر سوابق تاریخی بازارهای کالایی را ورق بزنیم، این دوران را همچون سال ۹۱ مییابیم؛ زمانی که متقاضیان و تولیدکنندگان برای تولید محصولات نهایی بنگاههای خود در بازار آزاد به دنبال مواد اولیه بودند و عرضهکنندگان نمیتوانستند قیمتی را برای محصولات خود تعیین و در نهایت محصول را عرضه کنند. سوالی که در این میان وجود دارد این است که آیا این شرایط بخش خصوصی و تولید را در مسیر نام امسال یعنی حمایت از کالای ایرانی سوق میدهد یا خیر؟ آیا وابسته کردن بهای محصولات پایه پلیمری و شیمیایی و تغییرات این شاخصها به نرخ ارز ما را به این مهم هدایت میکند؟ با توجه به این که ایران از ذخایر گاز طبیعی برخوردار است و با توجه به این که این خوراک با قیمت مناسب در اختیار مجتمعهای پتروشیمی قرار میگیرد، چرا باید شاخص دلار بهعنوان یکی از مهمترین اهرمهای تعیین قیمتی نقشآفرینی کند؟ با توجه به این که این شاخص با نوسانات زیادی همراه بوده است آیا این فرمول قیمتی میتواند شرایط و بستری را برای تولیدکنندگان بخش پاییندست به وجود آورد تا تولیدکنندگان بتوانند محصول نهایی را با آرامش تولید و عرضه کنند؟ فعالان بخش پاییندست در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» اظهار میکنند که این نوسانات موجب میشود آنها نتوانند به قراردادهای بلندمدت خود در قبال مشتری متعهد باشند. به این معنا که بهطور مثال از زمان عقد قرارداد تا زمان عرضه محصول نهایی به مشتری نرخ ارز و نوسان این شاخص روی قیمتهای نهایی این محصولات تاثیر میگذارد و در نهایت موجب میشود تولیدکنندگان نتوانند محصول خود را با توجه به هدفگذاری خود عرضه کرده و در اکثر مواقع با ضرر همراه میشوند.
در این بین سهشنبه شب معاون اول رئیسجمهوری از تک نرخی شدن ارز و ثبات این شاخص روی رقم ۴ هزار و ۲۰۰ تومان خبر داد. روز گذشته بسیاری از تولیدکنندگان بخش پاییندستی که مواد اولیه را در رقابتهایی با قیمت بالا خریداری کرده بودند برای اینکه بتوانند محصول نهایی که در قراردادهایشان به آن متعهد شده بودند را پرداخت کنند، یا با ضررهای فاحش روبه رو شدند و یا مجبورند ۵ درصد زیان را به بورس کالای ایران پرداخت کرده و محصول را برگردانند یا محصول را نگه دارند و متحمل ضرر بیشتری شوند. آیا با این وضعیت میتوان این انتظار را داشت که تولیدکننده بتواند رشد کند و محصول نهایی رقابتپذیر تولید کند؟ آیا زمان آن نرسیده که فرمول قیمتی مواد اولیه پتروشیمی اصلاح شود و یا حداقل بازهای برای نوسان شاخصهای این فرمول قیمتی مشخص شود؟
منبع: دنیای اقتصاد
بدون دیدگاه